، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

my dear son

رورورک سواری

معین جون مامان داره تو رورورکش میشینه البته کمی نه زیاد. رو سرامیک میتونی را ببری ولی رو فرش نه هنوز ...
10 مرداد 1392

پایان 5 ماهگی

با پایان 5 ماهگی شیطنت های جوجه مامان بیشترشده موقع بازی با اسباب بازی هات آواز میخونی طعم خوردن میدونی و سر سفره دعوای خوردن میکنی هر چی یه دستش برسه میبری طرف دهنت فکرکنم دندونات داره در میاد هر روز یه وعده فرنی میخوری با چند وعده میوه. چیزایی که حرکت میکنند تو رو هیجان زده میکنند و تلاش میکنی که بگیریشون
10 مرداد 1392

عشق دوش

از اول تولدت حموم خیلی دوست داری وتو حموم صدات در نمیاد جدیدن که همه چیزو میفهمی همش تلاش میکنی آب بگیری و خیلی دوست داری ...
10 مرداد 1392

عروسی

لباس خوشگلامو پوشیدم میخوام برم عروسی عکسارو تو عروسی گرفتم ...
20 تير 1392

دومین سفر

جوجه من دومین سفره یک روزشو رفت پیرانشهر. پسرم خیلی خوش سفره تو ماشین میخوایه یا نگاه میکنه و تو بازار فقظ نگاه میکنه معین با حاجی باباش تو پارک پیرانشهر عکس تو ماشین موقع رفتن به پیرانشهر ...
20 تير 1392

عکسای پسرم تا 3 ماهگی

        اینجا داری با دایی هادی حرف میزنی               این شلوارتو آتا تو عید برات خریده بود پسرم            ...
28 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my dear son می باشد